کارآفرینی چیست؟
در مورد تعریف کارآفرینی دیدگاه های مختلفی وجود دارد و درک
کامل مفهوم و موضوع \" کارآفرینی \" نیازمند اطلاع از دیدگاه های بین رشته
ای می باشد. کارآفرینی برحسب ماهیت خود و توجه محققان رشته های مختلف از
نظر روانشناسی، جامعه شناسی، اقتصاد، صنعت و حتی تاریخی تعریف شده است.
واژه کارآفرینی از کلمه فرانسوی " Entrepreneurs " به معنای "متعهد شدن "
نشات گرفته است کارآفرینی اولین بار مورد توجه اقتصاددانان قرار گرفت و
تمامی مکاتب اقتصادی از قرن 16 میلادی تا کنون به نحوی کارآفرینی را در
نظریه های اقتصادی خویش تشریح نموده اند.
کارآفرینی از مباحثی است که در تمامی ابعاد توسعه اقتصادی و اجتماعی از
حدود 20 سال به این طرف عملاً در دنیای تجارت و کسب و کار مطرح شده است، از
جمله تعاریف کارآفرینی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
تعریف دکتر احمد پور داریانی از کارافرینی
" سرمایه هرگز ایده را به حرکت در نمی آورد بلکه این ایده است که محرک
سرمایه است و موفقیت در کسب و کار ، با ایده ی نوآورانه و خلاق که به همراه
سرمایه منجر به ارائه ی محصول جدید در بازار می شود رقم می خورد که این را
اصطلاحا کارآفرینی می گوییم".
برای شناخت فرد کارآفرین باید ابتدا بدانیم که او چه کارهایی می کند و سپس
دریابیم کدام خصوصیات و ویژگی های شخصیتی او را از دیگران متمایز می
کند.کارآفرین فردی است دارای ایده و فکر جدید که از طریق فرآیند ایجاد کسب و
کار ( کسب و کار خانگی ، کسب و کار مجازی، کسب و کار در مغازه یا شرکت یا
سازمان ) توام با بسیج منابع و مخاطره مالی و اجتماعی ، محصول یا خدمت
جدیدی را به بازار عرضه می کند.
تعریف ژوزف شومپیتر از کارافرینی
ژوزف شومپیتر( 1934) فرآیند کارآفرینی را " تخریب خلاق " می نامد. به
عبارت دیگر ویژگی تعیین کننده در کارآفرینی همانا انجام کارهای جدید و یا
ابداع روشهای نوین در امور جاری است. روش نوین همان "تخریب خلاق " می باشد.
از نظر وی نوآوری در هر یک از زمینه های ذیل کار آفرینی محسوب می شود.
1- ارائه کالای جدید
2- ارائه روش جدید در فرآیند تولید
3- گشایش بازاری جدید
4- یافتن منابع جدید
5- ایجاد هر گونه تشکیلات جدید در صنعت
کارآفرینی کیفیتی است که افراد را قادر می سازد یک فعالیت جدید را شروع
کنند یا با قدرت و به طور ناباورانه فعالیت موجود را توسعه دهند.
کارآفرینی موتور تحول و توسعه اقتصاد، فرهنگ و جامعه است. رشد و فراگیری
این پدیده می تواند به تحول و دگرگونی اساسی در اقتصاد ملی منجر شود.
کارافرینی فرآیندی است که طی ان فرد کارآفرین با ارائه ایده و فکر جدید
ایجاد کسب و کار با قبول مخاطره و تحمل ریسک، محصول و خدمت جدید را ارائه
میکند.
اگرچه تعاریف گوناگونی از کارآفرینی ارائه شده است، لیکن بیشتر نویسندگان و
صاحب نظران در مجموع کارآفرینی را " فرآیند شناسایی فرصتهای اقتصادی،
ایجاد کسب و کار و شرکتهای جدید، نوآور و رشد یابنده برای بهره برداری از
فرصتهای شناسایی شده می دانند که در نتیجه آن کالا ها و خدمات جدیدی عرضه
می شود.
تعاریف دیگر کارآفرینی
ریچارد کانتیلون (1730) اولین کسی بود که این واژه را در علم اقتصاد
ابداع نمود و آن را اینگونه تعریف نمود : کارآفرین فردی است که ابزار تولید
را به منظور ترکیب به صورت محصولاتی قابل عرضه به بازار خریداری می کند.
کارآفرین در هنگام خرید از قیمت نهایی محصولات اطلاع ندارد.
جان باپتیست سی (1803) کار آفرین را فردی میداند که مسئولیت تولید و توزیع فعالیت اقتصادی خود را بر عهده دارد.
فرانک نایت (1921) کار آفرینان را کسانی میشناسد که در شرایط عدم قطعیت
به اتخاذ تصمیم می پردازند و پیامدهای کامل آن تصمیمات را نیز شخصاً می پذ
یرند.
طبق نظر کاسون (1982) کار آفرین فردی است که تخصص وی "تصمیم گیری عقلایی
و منطقی در مورد ایجاد هماهنگی در منابع کمیاب " میباشد. وی " داشتن توان
داوری و قضاوت " را عنصری مشترک در تمامی کار آفرینان تشخیص داده است .
از دیدگاه کارلند (1984) کار آفرین فردی است که شرکتی را به منظور سود و
رشد تاسیس مینماید و آنرا مدیریت کرده و از آن برای پیشبرد اهداف شخصی
استفاده میکند.
همچنین به تعاریف زیر نیز می توان اشاره کرد: کارآفرین کسی است که توانایی
آن را دارد تا فرصتهای کسب و کار را ببیند و آنها را ارزیابی کند، منابع
لازم را جمع آوری و از آنها بهره برداری نماید، و سپس عملیات مناسبی را
برای رسیدن به موفقیت پی ریزی نماید.
کارآفرینان کسانی هستند که با ایجاد محصولات وخدمات نوین مورد نیاز مردم،
درآمد خوبی کسب می کنند. معمولاً گمان می رود که کارآفرینان در راه اندازی
شرکتها تبهر دارند در هر حال، آنها، از هیچ، کسب و کارجدید خلق می کنند.
آنها به رغم مخاطرات بسیار، پیشگام کارهای جدید می شوند.
تفاوت کارآفرین با خلاق، نوآور،مخترع،سرمایه گذار و مدیر :
با توجه به تعاریف فوق ، در خیلی از موارد، به خاطر نزدیکی و وجود تشابهات بین واژه های کارآفرین ، نوآور، مخترع، سرمایه گذار، و مدیر ، آنها را به جای یکدیگر به کار می برند. در این قسمت به تفاوت های آنان اشاره می شود.
خلاق :
خلاقیت یک پدیده ذهنی است و فرد خلاق کسی است که فکر و ایدهی جدیدی دارد و به دنبال روش جدیدی برای هر موضوع است. به عنوان مثال هر کدام از افراد عادی در مواجه شدن با شیشه کثیف خودرو ، به این فکر می افتد که شیشه را تمیز کند. ولی فرد خلاق احتمالا به این فکر می افتد که چگونه می توان شیشه ای تولید کرد که کثیف نشود. در اینجا فرد خلاق به دنبال راه تازه برای یک مشکل است.
مخترع :
خلاقیت و اختراع به هم نزدیک اند.گفته شده که فرد خلاق ، به دنبال راه و روش تازه برای حل مشکل است. اما او هنوز راه و روش را پیدا نکرده است.ایجاد کننده راه و روش تازه ، همان مخترع است. پس مخترع کسی است که روش یا محصولی را برای اولین بار تولید می کند.در مثال فوق، کسی که شیشه ای تولید کند که کثیف نشود و نیاز به شستن نداشته باشد، مخترع است.
نوآور :
کسی است که قابلیت استفاده و مقرون به صرفه بودن محصول اختراع شده را بررسی و در صورت امکان، آن را تجاری می کند. در مثال بالا ، پس از اختراع شیشه توسط مخترع، فرد نوآور بررسی می کند که شیشه تولیدی در مقایسه با شیشه های قبلی، چقدر مقرون به صرفه و اقتصادی است.
سرمایه گذار :
سرمایه گذار کسی است که سرمایه ( مالی ) را در اختیار افراد (در اینجا منظور کارآفرینان است) می گذارد و در برابر آن در سود به دست آمده نیز شریک می شود. در مثال فوق ، کارآفرین برای تجاری کردن محصول تازه اختراع شده (شیشه) احتمالا به سرمایه زیادی نیاز دارد.به همین دلیل با سرمایه گذاری صحبت می کند تا از سرمایه او برای انتقال محصول به بازار استفاده کند. سرمایه گذار نیز قبول می کند و سرمایه خود را در اختیار کارآفرین قرار می دهد و در پی آن، در سودی که او از این راه به دست می آورد شریک می شود.
مدیر :
مدیران ، واحد کسب و کار را اداره می کنند و کارآفرینان با نگاه فرصت
گرایانه، واحد کسب و کار را راه اندازی می کنند. از آنجا که هر کارآفرینی
مسئولیت تمام کارهای مربوط به کسب و کار را بر عهده دارد، به طور کلی می
توان گفت هر کارآفرینی مدیر است اما هر مدیری کارآفرین نیست. به تفاوت این
دو در جدول اشاره شده است.
کارآفرینان مدیران
در آینده زندگی می کنند.
علاقه به تغییر دارند.
فرصت گرا محسوب می شوند.
یک خانه می سازند و بلافاصله برای خانه بعدی برنامه می ریزند. در گذشته زندگی می کنند.
علاقه به ثبات دارند.
تهدید گرا محسوب می شوند.
یک خانه می سازند و می خواهند تا ابد در آن زندگی کنند.
کارآفرین :
همان گونه که در تعاریف بالا نیز اشاره شد، کارآفرین کسب و کاری را برای
خود راه می اندازد. او در راه اندازی و ادامه کسب و کار خود، معمولا
کارهای زیر را انجام میدهد:
• سرمایه اش را با ریسک مواجه می کند.
• امور مربوط به خودش را شخصا سازماندهی می کند.
• تصمیم گیرندهی کارش، خودش است.
• مجبور است برای ادامه فعالیت ، مشتریان را خودش پیدا کند.
• هم زمان به فعالیت های متفاوتی می پردازد.
-مقدمه های کار آفرینی
نخستین گام جهت شناخت و تبیین درست هر مفهوم یا پدیده، ارائه تعریف روشنی از آن است. کارآفرینی مانند سایر واژههای مطرح در علوم انسانی هنگامی قابل تحلیل و تبیین است که بتوان تعاریف روشن و مشخصی از آن ارائه کرد. در مورد کارآفرینی تعریف واحدی وجود ندارد و از ابتدای طرح آن در محافل علمی، تعاریف متفاوتی از دیدگاههای گوناگون برای آن بیان گردیده است. اکنون در عرصه جهانی افراد خلاق، نوآور و مبتکر به عنوان کارآفرینان منشاء تحولات بزرگی در زمینههای تولیدی و خدماتی شدهاند که از آنها به عنوان قهرمانان ملی یاد میشود. طی سالهای 1960 – 1980 در هندوستان، تنها 500 مؤسسه کارآفرینی شروع به کار کردهاند، و حتی شرکتهای بزرگ جهانی برای حل مشکلات خود به کارآفرینان روی آوردهاند. در واقع چرخهای توسعه اقتصادی همواره با توسعه کارآفرینی به حرکت در میآیند. در ایالات متحده هر سال بیش از یک میلیون فعالیت تجاری جدید شروع به کار میکند. این در حالی است که در ایران حتی یک مؤسسه کارآفرینی در دهههای اخیر نداشتهایم. از سوی دیگر تغییر فراگیر روشها و نگرشها طی دو دهه اخیر، توجه بسیاری را به آموزش و پرورش و نیز جذب و به کارگیری مدیران کارآفرین سوق داده است. بنابراین از ابتدای دهه 60 توجه بیشتری به کارآفرینان مبذول شد. توجه به کارآفرینی و ایجاد و توسعه آن علیرغم وجود بعضی انگیزههای مشخص گام مثبتی در جهت ایجاد فضای مناسب جهت توسعه، افزایش منابع ملی، کاهش نرخ بیکاری، تعادل ساختاری و توسعه در شهرها و روستاها خواهد بود.
- کارآفرین
واژه کارآفرین از کلمهEntrepreneur (به معنای متعهد شدن) مشتق شده که در اصل از زبان فرانسه به دیگر زبانها راه یافته است. انگلیسیها سه اصطلاح با نامهای ماجراجو، متعهد و کارفرما را در مورد کارآفرین به کار میبردند. از نظر آنها، کارآفرین کسی است که متعهد میشود مخاطرههای یک فعالیت اقتصادی را سازماندهی، اداره و تقبل کند.
در واقع کارآفرین کسی است که نوآوری خاص داشته باشد. این نوآوری میتواند در ارائه یک محصول جدید، ارائه یک خدمت جدید، در طراحی یک فرآیند نوین و یا نوآوری در رضایت مشتری و... باشد.
کارآفرینان در واقع به تغییر به عنوان مقوله تعیین کننده مینگرند، آنها ارزشها را تغییر میدهند و ماهیت آنها را دچار تحول میکنند. آنان برای تحقق این ایده، قدرت ریسکپذیری خود را به کار میگیرند. به درستی تصمیمگیری میکنند و از این رو هر کس به درستی اتخاذ تصمیم نماید به نوعی کارآفرین تلقی میشود.
از نظر «شومیتر» کارآفرین نیروی محرکه و موتور توسعه اقتصادی است. وی مشخصه کارآفرین را نوآوری میداند. همچنین «جفری تیمونز» معتقد است که کارآفرین فردی است که باعث خلق بینشی ارزشمند از هیچ میشود.
3- کارآفرینی
فرآیندی که بتواند با استفاده از خلاقیت، چیز نویی را همراه با ارزش جدید با استفاده از زمان، منابع، ریسک و به کارگیری همراهان بوجود آورد کارآفرینی گویند. کارآفرینی فقط فردی نیست. سازمانی هم میتواند باشد حتی شرکتهای بزرگ اعم از دولتی و خصوصی هم میتوانند به کارآفرینی دست زنند. امروزه حتی صحبت از دولت کارآفرین به میان آمده است.
به عقیده «ارتورکول» کارآفرینی عبارت است از فعالیت هدفمند که شامل یک سری تصمیمات منسجم فرد یا گروهی از افراد برای ایجاد، توسعه یا حفظ واحد اقتصادی است. «روبرت نشتات» کارآفرینی را قبول مخاطره، تعقیب فرصتها، ارضای نیازها از طریق نوآوری و تأسیس یک کسب و کار میداند. از نظر «پیتر دراکر» کارآفرینی یک رفتار میباشد و در واقع بکاربردن مفاهیم و تکنیکهای مدیریتی، استانداردسازی محصول، بنا نهادن کار بر پایه آموزش میباشد.
4- عوامل کلیدی کارآفرینی
شش عامل کلیدی در مورد کارآفرینی وجود دارد که عبارتند از:
شناخت هدف
داشتن افق
بکارگیری خلاقیتهای ذهنی
جامعهگرا و جامعهپذیر بودن
شهامت، ابتکار، امیدوار و ریسکپذیر بودن
واقعبینانه برخورد کردن با تفاوت بین خلاقیتها و فرصتها
5- ویژگیهای کارآفرینان
تا به حال ویژگی زیادی در خصوص کارآفرینان بیان شده است. همه کارآفرینان در صفات فردی یکسان نیستند اما ویژگیهای عمومی در آنها وجود دارد که عبارتند از:
خلاقیت و نوآوری
هدفگرایی
ریسکپذیری
فرصتگرایی و فرصتشناسی
آیندهنگری و دوراندیشی
انعطافپذیری
اهل کار و عمل
اعتماد به نفس و خودباوری
واقعبینی
6- مزایا و منافع کارآفرینی
کارآفرینی عامل ترغیب و تشویق سرمایه گذاری است.
کارآفرینی عامل تحریک و تشویق حس رقابت است.
کارآفرینی عامل تغییر و نوآوری است.
کارآفرینی باعث ایجاد اشتغال میشود.
کارآفرینی کیفیت زندگی را بهبود میبخشد.
کارآفرینی موجب توزیع مناسب درآمد میشود.
بنابر منافع مذکور، امروزه در تمام سرمایهگذاریهای دنیا سعی بر این است که مغزهای متفکر صنعتی را شناسایی و جذب کنند به دلیل اینکه دنیای امروز، جهان علم و تکنولوژی است و ارزش اصلی تولید در مغز انسانها نهفته است.
7- نقش کارآفرینی در اشتغال
زمانی که کارآفرینان یک شغل جدید را شروع میکنند بالطبع حداقل به یک یا چند نیروی استخدامی نیاز دارند تا کارهای خود را سامان بخشند. کارآفرینان به علت قابلیت اشتغالزایی که دارند، به کاهش نرخ بیکاری که از اهداف کلان اقتصادی، اجتماعی، دولتها است کمک میکنند. بنابراین، کارآفرینی میتواند زمینهساز اشتغال نیروی کار باشد و نوآوری که در یک فعالیت اقتصادی توسط خود فرد ایجاد میشود منجر به ایجاد اشتغال در جامعه میشود. بر اساس آخرین نظرسنجی که تحت عنوان فرهنگ کار و نگاه ایرانیان در آن انجام شده است فقط 42 درصد از جمعیت ایران خواهان شغلهای ثابت اداری و یا در چارچوب شغلهای وظیفهگرایی هستند. این در حالی است که در سال2000 بیش از62 درصد از جمعیت دنیا اظهار داشتند که میخواهند دارای شغل مستقل (فعالیت خوداشتغالی) باشند، 34 درصد از کل جمعیت بالا آماده پذیرش ریسک به منظور دستیابی به رضایت شغلی متکی بر فعالیتهای فردی تأکید داشتند. امروزه روحیه کارآفرینی به شدت در میان جمعیت جوان ایران در حال گسترش است. از طرفی با توجه به شرایط اقتصادی، اجتماعی کشور در حال حاضر، توجه به کارآفرینی بیش از پیش حائز اهمیت شده است. با عنایت به اعمال سیاست کاهش تصدیگری دولت و همچنین محدودیتهای سرمایهگذاری در بخش خصوصی، سوقدهی جوانان و زنان جویای کار به سمت مشاغل کارآفرینی و خوداشتغالی ضرورت مییابد. مملکتی که یکی از آغاز کنندگان تمدن بشری بوده احتیاج به جوانانی دارد که کانونهای تولید و اشتغال را در جامعه تشکیل دهند.
8- آموزش کارآفرینی
پژوهشها نشان میدهد که مهمترین عامل مؤثر در حرکت کارآفرینی از قوه به فعل، بروز روحیه کارآفرینی در افراد از طریق آموزش میباشد. سازمان بینالمللی کار (ILO) به منظور ارتقاء کارآفرینی مدیران صنایع کوچک، برنامههای آموزشی و مشاورهای با عنوان SIYB در کشورهای مختلف بوجود آورده است. این برنامهها که عملکرد مؤسسات کوچک اقتصادی را بهبود میبخشد برحسب توانایی مدیران صنایع کوچک و نوع فعالیت طراحی شدهاند. قابل توجه است که با طی دوره SIYB، 90 درصد شرکتکنندگان با اصول اولیه کسب و کار آشنا شدهاند و 50 درصد از کارآفرینان مهارتهای خاص مدیریتی را فرا گرفتهاند. در حال حاضر ILO در 70 کشور دنیا برنامه SIYB را که هدف آن رشد کارآفرینی در صنایع کوچک است به اجرا آورده است.
9- کارآفرینی در ایران
طی یک دهه از اجرای برنامه SIYB توسط ILO در کشورهای مختلف جهان، بیش از صد هزار کارآفرین تحت آموزش قرار گرفتهاند. با استفاده از الگوی SIYB و تجارب ارزندهای که از اجرای آن بدست آمده و با توجه به شرایط اقتصاد ایران، چارچوبی برای تشکیل دورههای آموزشی کارآفرینی در ایران در قالب طرح «ستاد آموزش کارآْفرینی ایران» (SAKA) طراحی و ارائه شده است. همچنین مؤسسه کار و تأمین اجتماعی با استفاده از منابع بینالمللی کار (ILO)، طرح آموزش کارآفرینی را در سال 1367 ارائه نمود و همزمان با تدوین نظام جدید آموزشی، در سال 1368 «کارآفرینی» را به عنوان یکی از دروس رشته کار و دانش پیشنهاد کرد. در طرح آموزش کارآفرینی تأکید شده است که «آموزش برای ایجاد اشتغال با مزد» دیگر تنها راه حل مقابله با مشکل فزاینده بیکاری نبوده و قلمرو آموزش از فرهنگ «برای دیگران کار کردن» فراتر رفته است.
وزارت کار و امور اجتماعی نیز در راستای وظایف و اهداف خود، به کارآفرینی به عنوان یک راهکار مؤثر در ایجاد اشتغال نگریسته و در این زمینه اقداماتی به عمل آورده است. از جمله اهم این اقدامات میتوان به برگزاری جشنواره اشتغال و کارآفرینی در مهر ماه سال 1383 اشاره کرد. این جشنواره که در تاریخ 14 و 15 مهر ماه سال 1383 در مجموعه فرهنگی ورزشی وزارت متبوع با همکاری سازمان همیاری اشتغال فارغالتحصیلان برگزار شد، اهداف زیر را دنبال میکرد:
شناسایی و معرفی طرحها و تلاشگران برگزیده در حوزه اشتغال و کارآفرینی
ترویج و اشاعه فرهنگ کارآفرینی به منظور ایجاد اشتغال بیشتر
فراهم ساختن زمینه مناسب برای رقابت سازنده در این عرصه.
این جشنواره دارای برنامههای آموزشی و ترویجی نیز بود از جمله سه کارگاه آموزشی در زمینههای:
روش جذب و تأمین سرمایه برای راهاندازی کسب و کار
روش تهیه طرح کسب و کار
مدیریت توسعه بنگاههای اقتصادی کوچک و متوسط (SMEs)
همچنین جلسات و نشستهای تخصصی در زمینههای اخلاق و فرهنگ کار، مشاوره شغلی، حقوق و قوانین کار و ... نیز برگزار شد.
10- تجارب چند کشور جهان
اولین کشوری که ترویج فرهنگ کارآفرینی را از سطح دبیرستان شروع کرد ژاپن بود. اولین مؤسسه در توکیو در سال 1956 میلادی آغاز به کار کرد. در سال 1958 سازمان آموزش و پرورش ژاپن طرحی را برای اشاعه فرهنگ کارآفرینی تحت عنوان سربازان فداکار اقتصادی ژاپن، پیاده و اجرا کرد. براساس این طرح از افراد از سطح دبیرستانها به مسئله کارآفرینی پرداخته و آموزش دیدند که در حین تحصیل چگونه کار کنند و به دنبال کسب سود باشند و چگونه کشورشان را از وابستگی صنعتی رهایی دهند. به تدریج مسئله کارآفرینی در ژاپن به سطح دانشگاهها هم کشیده شد. اکنون در ژاپن بیش از 250 مؤسسه بزرگ کارآفرینی وجود دارد.
بین سالهای 1970 تا 1992 میلادی بیش از 96 درصد نوآوری صنعتی که توانست موقعیت ژاپن را در اقتصاد جهانی به یک موقعیت برتر تبدیل کند توسط کارآفرینان صورت گرفت. البته ناگفته نماند حمایتهای دولت هم در این زمینه نقش مهمی داشته است.
در انگلستان، دولت به دانشگاهها جهت آموزش و کارآفرینی یارانههایی میپردازد. در هلند، برای پرسنل SMEها آموزشهای حرفهای گذاشته شد به طوری که در سال 1998، 32 درصد از SMEها درگیر آموزش حرفهای بودهاند. همچنین در ایتالیا، 855 دوره کسب و کار برای 10000 نفر شرکت کننده در بیش از 20 دانشگاه ارائه شده است.
11- راهکارهای ترویج کارآفرینی
با ضرورت روزافزون نیاز به افراد کارآفرین در جامعه ما به ویژه بعد از انقلاب و دوران سازندگی که با رشد صنعت مواجه هستیم باید تمامی ارگانها با همکاری هم در این زمینه قدم بردارند و هر کدام نقشی را بر عهده گیرند و نقش دولت در این میان از همه مهمتر است. از جمله:
تنظیم و تدوین سیاستهای بلند مدت و میان مدت در خصوص حمایت از فعالیتهای کارآفرینی و کارآْفرینان نوپا.
ترویج فرهنگ کارآفرینی و معرفی کارآفرینان نمونه از طریق مطبوعات و قدردانی از آنها.
ساختن فیلم و سریال در مورد زندگی کارآفرینان نمونه و تشویق مردم به سوی کارآفرینی توسط صدا و سیما.
وارد کردن مضامین کارآفرینی در کتابهای درسی میتواند بذر ایجاد انگیزه کارآفرینی را در کودکان بارور کند.
تبیین شرایط محیطی لازم برای پرورش و رشد استعدادهای کارآفرینی.
برگزاری سمینار، نشر مقاله و ارائه سخنرانی به منظور تغییر دانش و معرفت مدیران و سیاستگذاران و کارگزاران مؤسسات.
گسترش فرهنگ کارآفرینی در بخش دولتی و تعاونی.
تدوین دورههای آموزشی بلند مدت در چارچوب دورههای تحصیلی کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترا در دانشگاهها، ایجاد مراکز آموزشی مستقل و مراکز آموزشی مدیریت در سطح دبیرستانها و مدارس راهنمایی و ابتدایی.
حمایتهای دولتی و خصوصی جهت فعالیت بیشتر و مطلوبتر کارآفرینان.
ایجاد و گسترش صنایع کوچک به منظور بهرهبرداری از ظرفیتهای خالی اقتصاد کشور.
اصلاح سیاستها و قوانین دست و پاگیر دولتی.
برگزاری جلساتی با حضور کارآفرینان و بیان مشکلات موجود بر سر راه آنان و ارائه شیوههای مقابله با آن مشکلات.
معرفی یک روز به عنوان روز کارآفرین تا به عمل آنها ارزش و اعتبار بخشیم. در خاتمه امید آن میرود که فضای کشور به گونهای فراهم شود که کارآفرینان بتوانند رشد نمایند و این امر مستلزم همکاری نزدیک محافل علمی و مؤسسات اجرایی برای شناسایی و پرورش و توسعه استعدادهای افراد است تا بتوانیم هر چه بهتر و بیشتر از این ذخایر گرانبها به نحو احسن استفاده نماییم.